فيلترينگ افتضاح و يه سري توضيحات جالب [بایگانی] - تالارهای گفتمان جی تاک
از ict-center.ir
سيليكون – دره سيليكون - فاكس – واكس - واكسن - واكسيل - ناكس - آژاكس - تاكسي - واكسي - اكسير - اكسيد و زيرمجموعههاي آن - اكسترنال - ماكستور - ماكسيما- اكستريم - لبخند ژوكوند - فاكتور - فاكر – ***كه – كونگ فو - عمو پورنگ - پورنجاتي- كن فيكون – ميلان كوندرا – كوندوليزا رايس – آ***ا كوروساوا- انيو موريكونه – ماركوني - ***شهف – برادران ماكس- ن*** و منكر – تذ***- صاحب كونين – كون و مكان - راكون – آيكون - كونان بربر – گينه كوناكري – هواپيماي فالكون – دوربين كونيكا – دوربين نيكون - تلويزيون كونكا - تكون - تكون دادن - تكون خوردن - خونه تكوني و... و همچنين آياتي نظير «كونوا قوامين لله...» و هزاران از اين قبيل.
اين كلمات را امروز داشتم به طرز شيطنتآميزي محض تست در گوگل جستجو ميكردم. تعجب نكنيد، تمام اين نوع كلمات در ايران واقعاً فيلتر شدهاند و دسترسي به آن از طريق گوگل امكانپذير نيست. در آياسپيهايي كه سختافزار سپر را روي آن بسته باشند، تمام اين كلمات و بسياري از مشتقات اوليهي آن فيلتر و به همان قاعده «كن فيكون» شدهاند! كه البته با هر دو «ي» فارسي يا عربي هم فرقي نميكند. و جالب است كه چيزهايي مثل - بلا به دور - جماع و ارگاسم و بسياري مشتقات جنسي و خاكتوسري از اين قبيل فيلتر نيست! و البته اينها فقط كلمات فارسي است و در حوزهي جنسيت وگرنه بسيار بيشتر از اينهاست.
غير از آن، تضادهاي عجيبي در اين نوع سانسور كلمات وجود دارد كه بسياري از آنها حاصل خطاي ماشيني نيست بلكه حاصل خطاي انساني و نوع برنامهدهي و نگاه فيلتركننده به كلمات و حتي عدم اشراف او بر اخبار و كلمات و واژههاي فارسي است. شايد مثلاً به نظر فيلتركننده كه «آنال» را فيلتر نكرده، «موريكونه» به نظرش چيز شنيعي آمده! يا مثلاً دره سيليكون بايد چه موضع قبيحهاي باشد! يا مثلاً كلمه «باكس» فيلتر نيست ولي «ناكس» فيلتر است! مثلاً غير از «ناكس بودن» شما نميتوانيد اطلاعاتي در مورد «ويليام ناكس دارسي» و قرارداد نفت دارسي به دست بياوريد يا حتي اگر اهل خلاف نباشيد و ورزشكار باشيد در مورد تيم آژاكس يا در مورد اسطورهي يوناني آژاكس يا نرمافزار آژاكس چيزي جز عدم دسترسي نصيبتان نميشود. دانشجوي شيمي باشيد و دنبال «اكسيد»هاي مختلف بگرديد كه دماغسوخته ميشويد چون سر آن واژهي قبيح «اكس» قرار دارد كه هر چه با آن شروع شود بيفايده است.
يا فرض (با عرض معذرت و روم به ديفال البته!) كلماتي نظير جن10 يا روسp فيلتر هستند اما كلماتي با همان بار معنايي نظير قحbe و فاحshe فيلتر نيستند! كه نشان ميدهد عاملي انساني و نه ماشيني پشت اين قضيه موجب خطاهاي خندهداري در اين زمينه شده است و اصلاً كل قضيهي اين نوع فيلترينگ كارشناسي نشده و به صورت دستپاچه است. اگر مسأله مبارزه با كلمات باشد، براي فيلتر كردن تمامي جستجوهاي اينترنت در ايران، يك كارشناس ادبيات متعصب و داراي سواد در دامنه وسيعي از كلمات يا يك مته به خشخاشگذار حرفهاي (مثل من!) كافي است تا دسترسي به بسياري واژههاي ديگر را محدود كند.
و جالبتر اينجاست كه اين فيلترينگ در موتور جستجوي گوگل است وگرنه در بسياري موتورهاي جستجوي ديگر كه صدها هزار نمونه از آن موجود است چنين فيلترينگي نيست. مثلاً به عنوان نمونه خيلي کوچکي موتور جستجوي Answers كه خودش هم مبتني بر گوگل است اما اين كلمات در آن فيلتر نيست و يا صدها موتور جستجوي ديگر. اين به اضافه غيرقابل حدس بودن بار معنايي كلمات و راههاي فراوان براي گريز، اوضاع را پيچيدهتر ميكند.
■ فيلترينگ و سانسور در تمام كشورها وجود دارد. هر كدام بسته به امنيت ملي، منافع و عرف جوامع تفاوت دارد. همهي افراد و گروهها براي خود حد و حدودي از اخلاق و نوع ارتباط را معين كردهاند حتي آناني كه فساد را براي ديگران ميخواهند و ادعاي آزادي بيحد و حصر را دارند پاي منافعشان كه برسد به سانسور و تحديد پناه ميآورند و در اين شكي نيست.
اينجا مسألهي سانسورهاي مرسوم نيست، مسأله افراط و تفريطهايي است كه به دليل زيرساختهاي نامطلوب فرهنگي از استفاده از ابزار، در هر دو جبهه صورت ميگيرد. شايد حساسيت بيش از حد هم كاربران ايراني و هم متوليان ارتباطات كشور نسبت به فيلترينگ، به دليل فضاي به شدت سياسي ايران است. در طول اين چند سال از سوي دو جبهه راههاي زيادي براي فيلتر كردن و فيلتر شكستن آزموده شده و به نظر ميرسد كه نبرد همچنان ادامه داشته باشد. نبردي بيهوده كه براي دو طرف جز اتلاف وقت و هزينه و انرژي هيچ اثر مثبتي براي آينده و پيشرفت و برقراري ارتباطي سالم ندارد و بيشترين دانش و زمان هر دو طرف از اينترنت و بهرهگيري از آن، در فيلترگذاري و فيلترشكني خلاصه شده است. ولاغير!
■ روايت كنند كه شيخ محمد سليماني رضي الله عنه، ورد لسان و ذكرش اين بود كه: «برخي چيزها سرش وجيه است و بيخش قبيح و عكس آن». و كس معناي اين شطح بر او معلوم نشد تا شيخ به ملكوت اعلي پيوست. او را در خواب بديدند كه در خلد برين مشغول چت همزمان با هفتاد هزار آيدي با حوريان بود. در خواب پرسيدند چگونه شد كه بدين مرتبت رسيدي؟ شيخ فرمود:
چون از دنيا برفتم، ن*** و منكر نزدم آمدند به غضب و چهرهاي بس دُژَم. ن*** پرسيد كه چرا اجازت دادي ما را در آن دنيا فيلتر كنند كه سركوفت هرروزه منكر را بشنوم؟
گفتم: برخي چيزها سرش وجيه است و بيخش وقيح، اما با هم خوبند. شما نيز تا باهميد وجيه هستيد.
گفتند: ايول! پس قضيه اين طوري بوده؟ و به واسطه آن كلام از من گذشتند و به بهشت شدم. رحمت الله عليه.
■ ميگويند راههاي رسيدن به خدا به تعداد آدمهاست. اما برخي يادشان ميرود كه راههاي رسيدن به شيطان هم به تعداد آدمهاست. هزاران راه گريز براي رسيدن به «مطلوب» هر كسي وجود دارد. مواد مخدر، مسكرات، فحشا و تمام آنچه در بسياري جوامع ممنوع است هميشه براي طالبين آن پيدا ميشود. به ويژه اين كه همهي اينها بر مبناي ماديات يعني دادن «پول» به دست ميآيد. «پول داشته باش و نوك سيبيل شاه نقاره بزن»!
اين قيمتها و نوع فرهنگ آدمها هستند كه فرق ميكنند نه مكانها و محدوديتها و اين «تقاضا»ست كه علت است نه «عرضه». سالها مبارزه با مواد مخدر در ايران با هزينههاي بسيار سنگين مالي و جاني و تلفات بسيار، حاصل چنين اشتباه و چنين برداشتي از مبارزه با مواد مخدر است. وقتي بازار تقاضايي نباشد، عرضه هم خودبخود از بين خواهد رفت. بنابر ضمن اين كه بايد با عرضه مقابله كرد بايد تقاضا را كم كرد و دنبال دليل آن گشت نه بيهوده و تنها با عرضه مبارزه كرد. حالا اينها چه ربطي به فيلترينگ داشت خودتان يك جوري ربطش دهيد، ما يك چيزي گفتيم، خواه پند گير و خواه ملال
منبع: نقطه ته خط
balabala