۱۳۹۰-۰۱-۱۶

تکلیف دخترانی که موفق به ازدواج نمی شوند.

مذهبی و اعتقادی - تکلیف دخترانی که موفق به ازدواج نمی شوند.












حکمت خداوند متعال از ایجاد غریزه جنسی استمرار و بقای نوع بشر است و لذا سالم‏ترین و مطلوب‏ترین نوع مواجهه با آن و بهترین راه حل مقابله با آن، ازدواج و نکاح مشروع است. انسان با نکاح بموقع و در وقت نیاز، بی‏آنکه به دیری یا زودی آن فکر کند، به مقبول‏ترین و کامل‏ترین صورت خود به نیازمندی خویش پاسخ مثبت می‏دهد و پیش از آنکه به عواقب و پی‏آمدهای آزار دهنده و فشارهای غریزه به دنبال آن عقده‏های روانی دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن کاسته است و قبل از آنکه انرژی انباشته آن از وجودش سرازیر شود و دامنش را آلوده کرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبیعی و مشروع، بی‏اضطراب و نگرانی، فرو نشانده است. و این نخستین توصیه دین در این مورد است.

رسول اکرم (ص) می‏فرمایند: «یا معشر الشباب! من استطاع منکم الباه فلیتزوّج ...؛

ای جمعیت جوانان هر کس از شما توانایی ازدواج دارد ازدواج کند.»[1]

کنترل

اگر برای کسی به هر دلیلی امکان ازدواج نباشد، چنین شخصی تحت هیچ عنوان مجاز نیست روی به گناه آورد زیرا خطر گناه و آلوده دامنی بسیار فراتر از فشارها و رنج های عزوبت و بی‏همسری است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممکن واجب می‏شود. و لذا چنین کسی باید مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن و مشروع فراهم آورد و اقدام به ازدواج نماید و در صورتی که به هیچ روی امکان ازدواج نیافت، قرآن کریم می‏فرماید: «و لیستعفف الّذین لا یجدون نکاحا؛ و باید آن کسانی که ازدواج برایشان مقدور نیست عفّت بورزند»[2]

«عفت‏» نقطه مقابل ‏«شکم پرستی و شهوت پرستی‏» است که از مهمترین فضایل انسانی‏محسوب می‏شود.

علمای اخلاق نیز در تعریف‏«عفت‏»،آن را صفتی حد وسط در میان شهوت پرستی و خمودی دانسته‏اند.

در قرآن نمونه های زنان و مردان با عفت را ذکر می کند که نمونه آن شرح زندگی پرماجرای حضرت یوسف علیه السلام و بیان مقام والای عفت و پارسایی اوست.

عفت، گنجی است که راه موفقیت دنیا و آخرت از آن آغاز می‏شود. در منابع حدیثی،اهمیت فوق العاده‏ای به‏«عفت‏»داده شده است:

1-امام امیر المؤمنین علیه السلام،عفت را برترین عبادت شمرده است: «افضل العبادة ‏العفاف: عفت‏بالاترین عبادت‏هاست »[3] تعبیر به عفت در این جا، ممکن است ‏به معنی وسیع آن استعمال شده و یا ممکن است در مقابل شکم پرستی و شهوت جنسی به کار رفته باشد.

2-امام باقر علیه السلام می‏فرمایند:«ما عبد الله بشی‏ء افضل من عفة بطن و فرج،هیچ‏عبادتی در پیشگاه خداوند،برتر از عفت در برابر شکم و مسایل جنسی نیست‏»[4]

زنی که بتواند عفت ‏خود را نگاه‏داری کند، بزرگ‏ترین وظیفه دینی وانسانی خود را انجام داده است. البته چنین گوهر گران و این گونه جواهر درخشان، دزدان بسیاری دارد که همواره در کمین نشسته‏اند تا آن را از کف دارنده‏اش بربایند و برای ربودن گوهر عفت، از تهمت و افترا و گاه از قتل و غارت دریغ نمی‏کنند.

به هر حال کنترل این غریزه به دو صورت ممکن است تحقق پذیرد، 1ـ کنترل منفی. 2ـ کنترل مثبت.

کنترل منفی
غالبا وقتی سخن از کنترل غریزه جنسی به میان می‏آید، توجه اشخاص به سمت و سوی نوع منفی آن جلب می‏شود. و آن این است که کسی با وجود تحریکات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریک‏شده‏اش مبارزه و مقابله کند و به سوی ارتکاب جرم نرود، چنین کاری گرچه قطعا بهتر از آلایش دامن و عمل به جرم است، ولی پیامدهای سوء و مخرب آن بر کسی پوشیده نیست. این کار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار، و بدین جهت هرگاه شخصی به کنترل غریزه سفارش می‏شود، با چنین برداشتی از آن، و تصور دشواری و زیانباری آن، از پذیرفتن چنین توصیه‏هایی سر باز می‏زند. ایستادگی و مبارزه با شهوت امر دشواری است اما اجری فراوان در پی دارد.

کنترل مثبت

غریزه جنسی اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب‏ترین راه تسلط بر آن، کنترل مثبت است. و آن پرهیز از صحنه‏ها و کارهایی است که به تحریک این غریزه می‏انجامد.

این نوع از کنترل، که در حقیقت جنبه پیشگیری دارد هم راحت است و هم بی‏زیان و بلکه مفید.

راحت است، زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه‏ای است با سرعت معمولی و قانونی، که در مواجهه با خطر، مهار حرکت آن زحمت چندانی ندارد، بر خلاف ماشینی که با سرعتی بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود سیر می‏کند. که چه بسا به کلی اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبتها به بار آورد و کنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب برای وسیله و صاحب آن به همراه دارد.

و بی‏زیان است، زیرا با این حال کنترل غریزه فشاری بر جسم و روان تحمیل نمی‏کند تا به آن صدمه‏ای وارد شود.

و مفید است چون موجب می‏شود مغز و اعصاب و قوای بدن در حالت عادی به سر برند و تعادل روانی شخص محفوظ بماند و انرژی و سرمایه‏های جسمی و روحی او بیهوده مصرف نشوند.

پیش از این نیز از قرآن کریم نقل کردیم که باید کسانی که قدرت و وضعیت مساعد برای ازدواج ندارند عفت پیشه کنند و عفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصی منافی با آن را دارد، ولی با تأمل بیشتر معلوم می‏شود که آیه کریمه معنایی عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است. و اکنون طرق کنترل مثبت را به اختصار برمی‏شمریم:

1: پرهیز از فکر و ترسیم صحنه‏های محرک در ذهن و خیال

عبداللّه‏ بن‏سنان از امام صادق(ع) نقل می‏کند که حضرت(ع) فرمود:

«انّ عیسی قال للحواریّین: ... انّ موسی امرکم ان لا تزنوا و أنا آمرکم أن لا تحدّثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن أن تزنوا فانّ من حدّث نفسه بالزنا کان کمن أوقد فی بیت مزوّق فأفسد التزاویقَ الدّخان و ان لم یخرق البیت؛

عیسی به اصحاب خود گفت: ... موسی به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور می‏دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینکه زنا کنید زیرا کسی که خیال زنا کند مانند کسی است که در خانه‏ای نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کاری گرچه خانه را نمی‏سوزاند ولی زینت و صفای آن را مکدّر کرده و فاسد می‏کند.»[5]

2: دوری از نگاههای مسموم و مناظر تحریک‏آمیز

قرآن کریم در دو آیه متوالی دستور به اغماض و نگهداری چشم از نگاه حرام و هوس‏آلود داده است. در آیه اول می‏فرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ...؛

به مؤمنان بگو دیدشان، را از نامحرمان ـ فرو نشانند و نهانگاههای خود را ، از وقوع در حرام ـ نگه دارند. و در آیه بعدی می‏فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ ...؛به زنان مؤمن بگو ـ چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاههای خویش را محافظت کنند.»[6]

جالب این است که در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرک و عفت چشم می‏دهد و آنگاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.

رسول اکرم(ص) می‏فرمایند: «النّظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من اللّه‏ اعطاه اللّه‏ ایمانا یجد حلاوته فی قلبه؛

نگاه هوس‏آلود ـ تیری است مسموم از تیرهای شیطان. هر کس آن را به جهت خوف الهی ترک کند، خداوند ایمانی به او می‏بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس می‏کند.»[7]

3: گوش ندادن به آوازها و موسیقی های تحریک‏کننده و مبتذل.

در حدیثی از حضرت صادق(ع) آمده است: «إنّ رجلا سأله عن سماع الغناء، فنهی عنه و تلا قول اللّه‏ عزّ و جلّ: «انّ السّمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولاً» و قال یسأل السّمع عمّا سمع و الفؤاد عمّا عقد و البصر عمّا ابصر؛

مردی از آن حضرت در باره شنیدن آواز محرک پرسید. حضرت از آن نهی کرده و این آیه را خواندند: «به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود»[8]

و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد.»[9]

4: اجتناب شدید از معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریک‏آمیز.

از حضرت امام باقر(ع) این گونه روایت شده است: «من اصغی إلی ناطق فقد عبده، فإن کان النّاطق یؤذی عن اللّه‏ عزّ و جلّ فقد عبد اللّه‏ و ان کان یؤذی عن الشّیطان فقد عبد الشیطان؛

هر کس به سخن گوینده‏ای گوش فرا دهد او را بندگی کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانی بر زبانش جاری کند قطعا بندگی شیطان کرده است.»[10]

5: اعتدال در خوردن. بی‏تردید پرخوری و بی‏نظمی در خوردن در ذخیره‏سازی و انباشتن موادی که موجب هیجانات می شود مؤثر است، ولی در صورت اعتدال و کم‏خوری چنین مشکلی کمتر پیش می آید.

در حدیثی که قبلاً از پیامبر گرامی(ص) نقل کردیم، آن حضرت پس از آنکه جوانان را به ازدواج ترغیب می‏کنند می‏فرمایند: «و من لم یستطع فلیصم، فإنّ الصّوم به وِجاء؛

هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروی غریزه او را تضعیف می‏کند.»[11]

6: اشتغال، ورزش و سرگرمی های مفید. زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایی در تقویت غریزه به مصرف می‏رسد و هم فکر و خیال مصروف چاره‏سازی در دفع آن می‏شود. و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است.

حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه «مفضّل» می‏فرمایند: «... و هکذا الانسان لو خلا من الشّغل لخرج من الأشر و العبث و البطر الی ما یعظم ضرره علیه و علی من قرب منه ...؛

و همین گونه انسان اگر بی‏کار و فارغ باشد، به بیهودگی و سرمستی دچار می‏شود و بر اثر آن به مسایلی مبتلا می‏شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینی خواهد کرد ...»[12]

7: تلاوت قرآن. بی‏شک انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفکر در مضامین آن، خود شفای هر دردی است که به سرعت کار هر پریشانی را رو به سامان می‏برد و زخم های پنهان را التیام می‏دهد، و همت ها را تا آسمان ها بالا می‏برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات می‏بخشد.

امیر مؤمنان(ع) می‏فرمایند: «و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصّدور و احسنوا تلاوته فأنّه انفع القصص ...؛

قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرضها و دردهای خود مرهم بگذارید زیرا آن داروی شفابخش سینه‏هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه‏هاست.»[13]

خلاصه اینکه: راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غریزه جنسی نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت با شرحی که بیان شد و سپس کنترل منفی با وجود همه زیان های آن، ولی هیچ گاه به بی‏بند و باری و افسار گسیختگی و آلودگی به گناه رضایت نمی‏دهد و زیان آن را به مراتب خسارت‏بارتر و ویرانگرتر از ضرر کنترل منفی می‏داند.

این نوشتار را با این جمله به پایان می‏بریم که بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت.»

[1] مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج2، ابواب مقدمات نکاح، ص531، ح21 [2] سوره نور، آیه 33. [3] اصول کافی،ج 2،ص‏79. [4] اصول کافی،ج 2،ص‏79. [5] وسائل الشیعه، ج14، ص240. [6] نور آیه 30 و31 [7] الاخلاق، سیدعبداللّه‏ شبّر، قم، انتشارات بصیرتی، ص127. [8] سوره اسراء آیه 36 [9] مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج2، ص459، ابواب یکتسب به، باب 80. [10] وسائل الشیعه، چاپ ایران، کتابفروشی اسلامیه، ج12، ص236. [11] مستدرک الوسائل، ج2، ص531. [12] بحارالانوار، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیة، ج3، ص87. [13] وسائل الشیعه، ج4، ص825، ابواب قرائة القرآن، باب 1، ح7.