رازهای دل - از بیستون چه می دانیم؟
خاطره دیدار كوه بيستون همواره ما را به ياد فرهاد كوه كن مي اندازد.فرهاد كه مهندسي آبرساني كاخ خسرو پرويز را بر عهده داشت.در آنجا عاشق وجاهت ووقارشيرين مي شود .اين دو سخت شيفته و شيداي هم مي گردند.خسرو پرويز براي نجات از رقيب خود وكنار زدن اين عاشق سينه چاك او را به كوه بيسون روانه مي كند تا عشق شيرين و فرهاد خاتمه يابد.فرهاد در كوهسستان به عشق شيرين مشغول كندن كوه مي شود.وكتيبه به عشق شيرين در كوه بيستون ايجاد مي كند كه تا دنيا دنياست دلها به عشق ناكام اين دو دلداده مي سوزد.
اما كتيبه فرهاد تنها يكي از29 اثري است كه تاكنون برروي اين كوه اسرار اميز شناسايي شده است.كوه بيستون در 30كيلومتري شهر كرمانشاه در محلي بسيار خوش آب وهوا قرار دارد.تا سال (1835 م) كسي از وجود چنين آثاري خبر نداشت تا اينكه انگليسي ها در آن سال مامور احداث جاده كرمانشاه ـ همدان شدند. آنان حين خاكبرداري از محل راز سر به مهر بيستون را گشودند.اين منطقه باستاني به طول 5 كيلومتر وبه عرض 3 كيلومتر مي باشد كه تاكنون تنها بخش كوچكي از آثار موجود در آن شناسايي شده است. ايرانيان باستان بيستون را به خاطر جايگاه خاصش بغستان ( جايگاه خدايان ) مي ناميدند در متون تاريخي بيستون در دوره هاي مختلف به نامهاي بغستان – بگستان – بهستون – بهستان – بيستون آمده است.
از جمله آثار بسيار مهم و با ارزش در منطقه بيستون كه جزء اسناد تاريخي مي باشد كتيبه داريوش است .در اين كتيبه كه بطول 6 متر و به عرض تقريبي 3 متر مي باشد سركوبي توطئه گئومات توسط داريوش به تصوير كشيده شده است.نوشتار اين كتيبه ابتدااصالت نژادي و شايستگي مقام پادشاهي داريوش را توضيح مي دهد. و پس از آن جنگ ها و خدماتي را كه به ايران زمين كرده بيان مي كند.اين نوشتار مطالبي بسيار با ارزش و آموزنده است كه بر چهار ستون كه هر ستون شامل 16 تا بيست بند است نگاشته شده است.
بعد از مجسمه هركول نقش برجسته ميتريدات دوم قرار دارد.متاسفانه كتيبه شيخ عليخان زنگه مقداري از اين اثر را خراب كرده است.
در شمال حفاري داريوش آتشكده دوران پارتي قرار دارد. اين پرستشگاه دوره پارتي که بر روي تخته سنگ منقوش اشکاني قراردارد از دو صفه به وسيله 10 پله که از سنگ کوه در آورده شده اند به هم مربوط مي گردند . درازاي هريک از پله ها در حدود 80 سانتيمتر است . اين پله ها بطور نامنظم تا نقش ولگش ادامه دارد .
در ميان صفه بالايي آتشداني از سنگ در آورده شده است . قطر دهانه اين آتشدان 35 سانتيمتر است .سفالينه هاي زيادي از دوره پارتي در تمامي اين قسمت دامنه کوه بيستون ( پراو ) ديده مي شود .
در دامنه کوه بيستون ، در شمال شرقي درياچه چشمه اي و دژ مادها و نقش برجسته داريوش ، يک منطقه مسکوني اشکاني به طول حداقل 800 متر و به عرض قريب 300 متر قراردارد که با توجه به بقاياي ديوارها و سفالهاي مکشوفه در آنجا اشکاني بودن آن به ثبوت رسيده است و اين منطقه مسکوني از هر لحاظ با بغستان تطبيق مي نمايد . اين منطقه مسکوني با نقوش برجسته مهرداد و گودرز ، دو پادشاه اشکاني که مربوط به قرن اول قبل از ميلاد مسيح و قرن اول بعد از ميلاد مسيح و همچنين سنگ اشکاني که مربوط به قرن دوم تا سوم بعد از ميلاد مسيح مي گردد ، مربوط بوده است .
بر سينه اين كوه استوار حدود ينج غار معروف وجود دارد.غار شكار چيان: در دامنه كوه بالاي مجسمه هركول قرار دارد اين غار اتاقي به اندازه زندگي شش نفر است كه شكارچيان در آن پناه مي گرفتند. غار مرتاريك: در حد فاصل دامنه و ديواره اي مرتفع واقع شده و مشرف بر يک سکوي طبيعي است دهانه غار در ارتفاع سه متري ديواره واقع شده است . غار مر آفتاو : اين غار در نزديکي غار مر تاريک واقع شده ، 26 متر عمق دارد و دهانه آن به سمت شمال شرقي است . غار مردودر : مرتفع ترين غار با بقاياي ديرينه سنگي در اين بخش بيستون است . غار مر خر: در نزديکي روستاي بيستون غار عميقي به طول 27 مترقراردارد که قدمت بقاياي باستاني آن حداقل به دوره پارينه سنگي مياني موستري Mousterian تا عصر حاضر مي رسد . اين غار مقابل رودخانه گاماسياب بر دامنه کوه بيستون واقع شده است در حفاريهاي انجام شده مجموعه اي از کارافزارهاي سنگي و استخواني بقاياي جانوري ، ذغال و ... بدست آمد که استقرارهاي پارينه سنگي جديد را در زاگرس مشخص مي کند .
شما در دامنه اين كوه كتيبه اي نقش شده برروي صخره ها را ميبينيد كه مربوط به گودرز دوم اشكاني است كه در اين تصوير بر مهرداد قالب شده است.
سراب بيستون قسمت مهم ديگري از اين منطقه تاريخي است چرا كه با تكنيك هاي خاص آبرساني در اين منطقه عظيم انجام مي شده است.
در اين منطقه سنگ هاي تراش خورده زيادي وجود دارد كه دلايل وجود آنها هنوز براي ما مشخص نشده است. سنگ بلاش قسمتي ديگر از صخره اي است كه پيكره يكي از پادشاهان اشكاني به نام ولگش بر تخته سنگي بزرگ منقوش شده است.
سد ساساني قسمت ديگري از بيستون مي باشد.در آنجا سنگهاي بزرگ تراش خورده را مي بينيد كه به شكل مكعب مستطيل است.آب رودخانه گاماسياب پشت اين سنگ ها جمع شده و مردابي را براي شكار گاه ايجاد مي نموده است.
همه آثار موجود در بيستون مربوط به دوران فبل از اسلام نيست و بسياري از آنها را در دوران هاي مختلف ايجاد كرده اند كه در هنگام ايجاد آثار جديد بناهاي قديمي تر را مخروب كرده اند. از جمله اينها بقاياي كاروانسراي ايلخاني و كتيبه اي است كه شيخ عليخان زنگنه از شاهان صفوي در زمان حيات خود براي سادات فاطمي و تعميرات کاروانسراي بيستون رقباتي چند را وقف کرده و بر صخره بيستون کنده است . . متأسفانه اين عمل سخاوتمندانه او به بهاي خرابي و از بين رفتن يکي از حجاريهاي برجسته دوران پارتي تمام شده است .
آثار باستانی زیادی در ایران وجود دارد که تاکنون با به حاشیه کشاندن نگاه ما به تاریخ خودمان در جهت هخامنشیان که امروزه مشخص شده این عنوان نیز یک عنوان جعلی است باعث غافل شدن ما از درک این آثار شدهاند و حتی اقدام به تخریب این آثار کردهاند.
ساختن سلسلههای جعلی و پوشالی برای ما باعث سردرگمی و ناآگاهی ما از تاریخ خود شده است.
اما كتيبه فرهاد تنها يكي از29 اثري است كه تاكنون برروي اين كوه اسرار اميز شناسايي شده است.كوه بيستون در 30كيلومتري شهر كرمانشاه در محلي بسيار خوش آب وهوا قرار دارد.تا سال (1835 م) كسي از وجود چنين آثاري خبر نداشت تا اينكه انگليسي ها در آن سال مامور احداث جاده كرمانشاه ـ همدان شدند. آنان حين خاكبرداري از محل راز سر به مهر بيستون را گشودند.اين منطقه باستاني به طول 5 كيلومتر وبه عرض 3 كيلومتر مي باشد كه تاكنون تنها بخش كوچكي از آثار موجود در آن شناسايي شده است. ايرانيان باستان بيستون را به خاطر جايگاه خاصش بغستان ( جايگاه خدايان ) مي ناميدند در متون تاريخي بيستون در دوره هاي مختلف به نامهاي بغستان – بگستان – بهستون – بهستان – بيستون آمده است.
از جمله آثار بسيار مهم و با ارزش در منطقه بيستون كه جزء اسناد تاريخي مي باشد كتيبه داريوش است .در اين كتيبه كه بطول 6 متر و به عرض تقريبي 3 متر مي باشد سركوبي توطئه گئومات توسط داريوش به تصوير كشيده شده است.نوشتار اين كتيبه ابتدااصالت نژادي و شايستگي مقام پادشاهي داريوش را توضيح مي دهد. و پس از آن جنگ ها و خدماتي را كه به ايران زمين كرده بيان مي كند.اين نوشتار مطالبي بسيار با ارزش و آموزنده است كه بر چهار ستون كه هر ستون شامل 16 تا بيست بند است نگاشته شده است.
بعد از مجسمه هركول نقش برجسته ميتريدات دوم قرار دارد.متاسفانه كتيبه شيخ عليخان زنگه مقداري از اين اثر را خراب كرده است.
در شمال حفاري داريوش آتشكده دوران پارتي قرار دارد. اين پرستشگاه دوره پارتي که بر روي تخته سنگ منقوش اشکاني قراردارد از دو صفه به وسيله 10 پله که از سنگ کوه در آورده شده اند به هم مربوط مي گردند . درازاي هريک از پله ها در حدود 80 سانتيمتر است . اين پله ها بطور نامنظم تا نقش ولگش ادامه دارد .
در ميان صفه بالايي آتشداني از سنگ در آورده شده است . قطر دهانه اين آتشدان 35 سانتيمتر است .سفالينه هاي زيادي از دوره پارتي در تمامي اين قسمت دامنه کوه بيستون ( پراو ) ديده مي شود .
در دامنه کوه بيستون ، در شمال شرقي درياچه چشمه اي و دژ مادها و نقش برجسته داريوش ، يک منطقه مسکوني اشکاني به طول حداقل 800 متر و به عرض قريب 300 متر قراردارد که با توجه به بقاياي ديوارها و سفالهاي مکشوفه در آنجا اشکاني بودن آن به ثبوت رسيده است و اين منطقه مسکوني از هر لحاظ با بغستان تطبيق مي نمايد . اين منطقه مسکوني با نقوش برجسته مهرداد و گودرز ، دو پادشاه اشکاني که مربوط به قرن اول قبل از ميلاد مسيح و قرن اول بعد از ميلاد مسيح و همچنين سنگ اشکاني که مربوط به قرن دوم تا سوم بعد از ميلاد مسيح مي گردد ، مربوط بوده است .
بر سينه اين كوه استوار حدود ينج غار معروف وجود دارد.غار شكار چيان: در دامنه كوه بالاي مجسمه هركول قرار دارد اين غار اتاقي به اندازه زندگي شش نفر است كه شكارچيان در آن پناه مي گرفتند. غار مرتاريك: در حد فاصل دامنه و ديواره اي مرتفع واقع شده و مشرف بر يک سکوي طبيعي است دهانه غار در ارتفاع سه متري ديواره واقع شده است . غار مر آفتاو : اين غار در نزديکي غار مر تاريک واقع شده ، 26 متر عمق دارد و دهانه آن به سمت شمال شرقي است . غار مردودر : مرتفع ترين غار با بقاياي ديرينه سنگي در اين بخش بيستون است . غار مر خر: در نزديکي روستاي بيستون غار عميقي به طول 27 مترقراردارد که قدمت بقاياي باستاني آن حداقل به دوره پارينه سنگي مياني موستري Mousterian تا عصر حاضر مي رسد . اين غار مقابل رودخانه گاماسياب بر دامنه کوه بيستون واقع شده است در حفاريهاي انجام شده مجموعه اي از کارافزارهاي سنگي و استخواني بقاياي جانوري ، ذغال و ... بدست آمد که استقرارهاي پارينه سنگي جديد را در زاگرس مشخص مي کند .
شما در دامنه اين كوه كتيبه اي نقش شده برروي صخره ها را ميبينيد كه مربوط به گودرز دوم اشكاني است كه در اين تصوير بر مهرداد قالب شده است.
سراب بيستون قسمت مهم ديگري از اين منطقه تاريخي است چرا كه با تكنيك هاي خاص آبرساني در اين منطقه عظيم انجام مي شده است.
در اين منطقه سنگ هاي تراش خورده زيادي وجود دارد كه دلايل وجود آنها هنوز براي ما مشخص نشده است. سنگ بلاش قسمتي ديگر از صخره اي است كه پيكره يكي از پادشاهان اشكاني به نام ولگش بر تخته سنگي بزرگ منقوش شده است.
سد ساساني قسمت ديگري از بيستون مي باشد.در آنجا سنگهاي بزرگ تراش خورده را مي بينيد كه به شكل مكعب مستطيل است.آب رودخانه گاماسياب پشت اين سنگ ها جمع شده و مردابي را براي شكار گاه ايجاد مي نموده است.
همه آثار موجود در بيستون مربوط به دوران فبل از اسلام نيست و بسياري از آنها را در دوران هاي مختلف ايجاد كرده اند كه در هنگام ايجاد آثار جديد بناهاي قديمي تر را مخروب كرده اند. از جمله اينها بقاياي كاروانسراي ايلخاني و كتيبه اي است كه شيخ عليخان زنگنه از شاهان صفوي در زمان حيات خود براي سادات فاطمي و تعميرات کاروانسراي بيستون رقباتي چند را وقف کرده و بر صخره بيستون کنده است . . متأسفانه اين عمل سخاوتمندانه او به بهاي خرابي و از بين رفتن يکي از حجاريهاي برجسته دوران پارتي تمام شده است .