۱۳۹۰-۰۵-۲۶

طرح مارشال براى خاورميانه





نبى الله ابراهيمى 

سياست ها در صحنه روابط بين الملل، ضرورتاً برآمده از معادلات قدرت در مقطع تاريخى و زمانى خاص هستند و در تاريخ ۲ اوت ۱۹۹۰ رهبر عراق كشور كويت را مورد حمله قرار داد و اين آغاز فرايندى شد كه رژيم حاكم بعثى را در مسير اضمحلال و نابودى قرار داد. به دنبال مجوز شوراى امنيت در تاريخ ۲۹ نوامبر۱۹۹۰ ائتلاف جهانى به رهبرى آمريكا به دنبال ۳۹ روز نبرد هوايى كه از تاريخ ۱۷ ژانويه سال ۱۹۹۱ آغاز شد و ۳ روز نبرد زمينى در عمليات توفان صحرا شكست سنگينى را در شن هاى كويت بر صدام تحميل كرد. همچنين غير از شكست صدام، طبيعت حاكم بر روابط جهانى در سال ۱۹۹۱ و به دنبال شكست سياست هاى گورباچف و فروپاشى نظام كمونيستى، فضايى از ابهام را در معادلات بين المللى به وجود آورد و نظام بين الملل به شدت سلسله مراتبى غيردستورى و هرمى شكل شده و فقدان يك قدرت در بلوك شرق و آزادى كشورهاى اروپاى شرقى از ايدئولوژى كمونيسم نظامى مطرح شد كه اشاعه مكتب ليبرال دموكراسى و به گفته فوكوياما همان پايان تاريخ بود. 

جيمز بيكر وزير امور خارجه به دولت بوش (اول) در پايان بحران دوم خليج فارس در سال ۱۹۹۱ نقش ايالات متحده را به عنوان قدرت بلامنازعه در معادلات بين المللى معرفى و نگاه واشينگتن را دربرگيرنده كلى ترين اهداف ژئوپولتيك و ژئواكونوميك و ژئواستراتژيك كشورش در جهان و خصوصاً منطقه خاورميانه اعلام كرد. جورج بوش اول نظم نوين جهانى را در اوت ۱۹۹۲ به نحوى تعريف كرد كه در آن دنياى سياست در صحنه داخلى و خارجى از ترور دور است و از برابرى صلح، عدالت و خوشبختى برخوردار است. اعلام دكترين نظم نوين جهانى، نظمى است كه پس از رنگ باختن نظام آنارشيك شكل گرفته و هدف آن سلطه ايالات متحده بر شرق اروپا، منطقه پاسيفيك و آسياى ميانه و به ويژه منطقه خاورميانه و خليج فارس و ديگرى نفوذ بر اتحاديه اروپا و دادن نقش پارلمانى به سازمان ملل و سلطه بر اين سازمان جهانى بود. همچنين كثرت گرايى مدنى و پخش و اشاعه فرهنگى و حقوق انسانى و رفاه اقتصادى در ساختارى كنفدرال به پيش مى كشد. اين ادعاى نئومحافظه كارانه كاخ سفيد در طرح اين دكترين سياست خارجى ايالات متحده را بر چندين مبنا از جمله حفظ و دسترسى آمريكا به منابع عظيم انرژى در منطقه خاورميانه، حفظ شهروندان و موسسات اقتصادى _ تجارى و نظامى آمريكا در جهان و در خاورميانه و ديگرى امنيت سياسى و اقتصادى اسرائيل و حفظ وضع موجود سياسى، اقتصادى و نظامى آن و كشورهاى متحد آمريكا مثل كشورهاى عربى جنوب خليج فارس و ديگر ايجاد صلح مورد دلخواه واشينگتن (pax America) در جهان و به خصوص منطقه خاورميانه خواهد بود. اين دكترين و شعار نظم نوين جهانى بوش (پدر) براى دو دوره چهار ساله رياست جمهورى بيل كلينتون دنبال نگرديد چون دموكرات ها تا اندازه اى بيشتر از جمهوريخواهان به مسائل داخلى توجه داشتند و خواستار همگرايى بيشتر با اتحاديه اروپا و ديگر سازمان هاى بين المللى در معادلات بين المللى بودند.
 اما با انتخاب بوش دوم و بلافاصله حادثه ۱۱ سپتامبر فضاى مساعدى براى آنان به وجود آورد كه با استفاده از اين فرصت بتوانند يك جانبه گرايى خود را اجرا نمايند. اشغال افغانستان و عراق سياست خاورميانه اى جديدى را به وجود آورد كه همان دنباله دكترين نظم نوين جهانى بوش اول در اوايل دهه ۹۰ ميلادى بود. در اين ميان باز روسيه كه مانند شوروى در مسائل خاورميانه حاشيه رفته و دليل آن نيز مشاركت روسيه در جنگ عليه افغانستان و اشغال اين كشور توسط آمريكا بود مسكو با اين عمل براى دورى گزيدن از فشارهاى حقوق بشر در چچن چنين سياستى را در پيش گرفت بنابراين مى توان گفت كه حادثه ۱۱ سپتامبر دموكراتيزاسيون در خاورميانه را به امنيت ملى و داخلى آمريكا پيوند زد. در ماه سپتامبر ۲۰۰۲ رئيس اداره سياست آمريكا در اجلاس سالانه فرهنگستان تحقيقات راهبردى بين المللى لندن نطقى را براى اولين بار مبنى بر ايده طرح خاورميانه بزرگ از طريق دموكراسى تشريح كرد.

به دنبال آن پاول وزير امور خارجه آمريكا با دكترين خود جهان عرب را براى اصلاحات آموزشى و پرورشى، اقتصادى و سياسى و حضور زنان در اجتماع و رعايت حقوق بشر در اين كشورها فراخواند. ديك چنى معاون رئيس جمهور آمريكا در ۲۴ ژانويه در مجمع اقتصادى بار ديگر در مورد استراتژى مذكور پنج بار به مفهوم خاورميانه بزرگ اشاره كرد.

 در ۲۶ فوريه سال ۲۰۰۳بوش در فرهنگستان موسسات اين كشور به طور مشخص ايده خاورميانه بزرگ را مطرح و سركوب حكومت عراق و ايجاد نمونه دموكراتيك به عنوان يك سرآغاز مهم عنوان كرده و پس از پايان جنگ عراق و در نوامبر ۲۰۰۳ خاطرنشان مى سازد كه محور سياست آمريكا در آينده مساعدت به ايجاد دموكراسى در كشورهاى خاورميانه با اهميت راهبردى است. همچنين طرح انحصارات فرامليتى و پيام گسترش دموكراسى در خاورميانه در اجلاس كشورهاى گروه ۸ واقع در ايالت «جورجيا» به طور رسمى اعلام كرد كه منافع ايالات متحده منافع شناخته شده اى در حوزه پهناور «خاورميانه بزرگ» است كه همان دنباله طرح نظم نوين جهانى در دوره جديد است. براساس اين طرح، آمريكا از سران كشورهاى عرب خاورميانه خواسته است تا اصلاحات سياسى لازم را جهت تغيير ساختار حكومت هاى خود به عمل آورند و دموكراسى را در جوامع خود گسترش دهند. 
آمريكا مدعى بود كه پديده تروريسم امنيت ملى آمريكا و غرب را تهديد مى كند و اين به دليل فضاى بسته و غيردموكراتيك كشورهاى عربى است. به هر حال اين طرح كه ۸ كشور (آمريكا، انگليس، فرانسه، آلمان، ايتاليا، ژاپن، روسيه و كانادا) براى خاورميانه بزرگ روابط مشاركتى خواهند داشت شباهت زيادى به طرح مارشال آمريكا پس از جنگ جهانى دوم دارد. ارائه طرح اقتصادى مارشال هر چند كه كشورهاى غربى را از سقوط در دامان شوروى نجات داد اما به اعتقاد بوش طرح خاورميانه بزرگ، آمريكا و غرب و ديگر كشورهاى عربى را برابر تروريسم مصون مى سازد. در راستاى اين طرح همچنين طرح نقشه راه مطرح است كه در ژوئن ۲۰۰۳ به وسيله بوش مطرح شد و آن دميدن روح تازه اى به مذاكرات صلح اعراب و اسرائيل بود كه هدف آن تشكيل دولت مستقل فلسطينى و برگزارى انتخابات عمومى در اراضى اشغالى و مهمتر از آن كشاندن سوريه و لبنان به طرف صلح با اسرائيل است.

به نظر دولتمردان آمريكا هر چند كه اين طرح خاورميانه بزرگ عراق را به عنوان دومينو براى دموكراسى الگو قرار داده ولى طرح دموكراتيزه ساختن خاورميانه بزرگ يك سلسله واقعيت هاى پنهان مانده ديگر را برجسته مى سازد و آن اينكه مقاصد اقتصادى پروژه (خاورميانه بزرگ) يك سلسله رفرم هاى اقتصادى از قبيل تاسيس صندوق توسعه اقتصادى با هدف سرمايه گذارى در امور زيربنايى و تغييرات اساسى در سيستم مالى اين كشور و نوسازى سيستم بانكى و كاهش موانع گمركى زمينه را براى نفوذ اقتصادى ايالات متحده مهيا خواهد كرد. در همين راستا تاسيس مناطق آزاد تجارى و پيوستن به سازمان تجارت جهانى (WTO) از ديگر اولويت هاى چنين نقشه اى براى حصول دموكراسى شمرده مى شود. فى الواقع اجلاس هاى متعددى در رباط، دبى و شرم الشيخ در رابطه با موضوع خاورميانه بزرگ برگزار شده كه انتقادات برخى از كشورهاى سنتى عربى را در پى داشته است.

 چون اين منطقه گرايى نوين ايالات متحده ظهور پديده تروريسم در خاورميانه را در سيستم بسته و غيردموكراتيك اين كشورها مى داند، زيرا وقتى هر گونه گفت وگو و تفاهم ميان ملت و حكومت در سيستم بسته باشد گروه هاى ناراضى در آن جامعه به ناچار به خشونت متوسل مى شوند و مخالفت اعراب با اين طرح به دليل دخالت آمريكا در مسائل داخلى آنها نيست بلكه اساساً از نظر رهبران آنها دموكراسى براى حكومت هاى آنان شوم و نامبارك است اگرچه اين طرح با ساختار سنتى اين جوامع همخوانى ندارد و به گفته حسنى مبارك رئيس جمهور مصر كشورهاى عربى اصلاحات دموكراتيك را اجرا مى كنند ولى فشارهاى بيگانه را قبول نمى كنند.

كشورهايى همچون عربستان و مصر نگران روى كار آمدن احزاب تندرو اسلامى در كشورهاى خود هستند و با دگرگونى سريع اجتماعى و سياسى مخالفت مى ورزند به هر حال مواضع اين كشورها در قبال اين طرح متفاوت است. همچنين در نشست شوراى همكارى خليج فارس در منامه راهكارهايى در جهت اصلاحات سياسى و اقتصادى در كشورهاى عضو مطرح شده و كشورهايى همچون امارات و بحرين با اصلاحات اقتصادى و همچنين موافقت نامه هاى تجارت آزاد با آمريكا سعى دارند تا حدى خود را به سياست واشينگتن نزديك و از روند دموكراتيزاسيون در كشورهاى خود طفره روند و به مسائل حاشيه اى همچون بحث جزاير سه گانه ايرانى مورد ادعا امارات دامن مى زنند. 

به هر حال طرح ريزى مدلى براى منطقه خاورميانه و خليج فارس پس از سقوط صدام از اهميت فراوان برخوردار است و آمريكا كه عراق را به عنوان دومينو و الگوى طرح خاورميانه بزرگ قرار داده متعهد خواهد بود كه درگير مسائل داخلى عراق باشد و تبعات انتخابات آينده عراق را مدنظر داشته باشد و مسائلى همچون اصلاحات اقتصادى و ورود به سيستم باز بازار، نهادسازى مدنى و تجديد ساختار ادارى، مدرن سازى آموزشى و پرورش، دارا بودن رسانه هاى فعال و تن دادن به حكومت قانون و برقرارى مردم سالارى شايد طرحى بلندپروازانه براى اين منطقه باشد چون موانع بسيار در هنگام اجرا و شكست اصلاحات در كشورهاى حوزه خليج فارس و خاورميانه مى تواند منجر به روند نزولى اقتصادى و اجتماعى طرح آمريكا در منطقه شود كه معناى آن بى ثباتى سياسى خواهد بود و بى ثباتى سياسى اين كشورها به هم خوردن توازن قوا در سطح بين المللى و افول قدرت ايالات متحده را در پى خواهد داشت و آن ايده امپراتورى ليبرال آمريكايى مى تواند براى هميشه به شكست بينجامد. 
منابع: 
۱ _ كتاب آ مريكا (ويژه نومحافظه كاران در آمريكا) موسسه فرهنگى و مطالعات و تحقيقات بين المللى ابرار معاصر تهران _ تهران ۱۳۸۲. 
۲ _ كتاب آمريكا (ويژه دكترين امنيت ملى بوش) موسسه فرهنگى و مطالعات و تحقيقات بين المللى ابرار معاصر تهران، تهران ۱۳۸۲. 
۳. http / pe.chinabroadcast.Com 1 / 2002 / 04 / 12 / 1@htm